کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


خروج امام حسین علیه‌السلام از مدینه

درباره : روایت های خروج از مدینه تا شب عاشورا
منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۶۴

وداع امام با مرقد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و حضرت زهرا(س)

امام حسین علیه‌السلام در شب دوّم هم به کنار مرقد نورانی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رفتند[1]و تا صبح به مناجات و راز و نیاز پرداختند و نزدیک صبح کنار قبر آن حضرت خوابشان برد و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درعالم رؤیا به امام علیه‌السلام خبر شهادتشان را با لب تشنه در صحراي كربلا اعلام کردند و فرمودند: يَا بُنَيَّ إِنَّكَ قَادِمٌ عَلَى أَبِيكَ وَ أُمِّكَ وَ أَخِيكَ وَ هُمْ مُشْتَاقُونَ إِلَيْكَ وَ إِنَّ لَكَ فِي الْجَنَّةِ دَرَجَاتٍ لَا تَنَالُهَا إِلَّا بِالشَّهَادَة ...؛ اي پسرم! همانا پدر و مادر و برادر تو پيش آمدند و مشتاق ديدار تو هستند،  برايت در بهشت درجاتي است كه فقط با شهادت به آن مي‌رسي.... بعد از این خواب امام علیه‌السلام به کنار مرقد مادرشان حضرت زهرا(سلام الله علیها) و برادرشان امام حسن[2] علیه‌السلام رفته و با آن‌ها نیز وداع کردند.[3]


وداع اباعبدالله علیه‌السلام با زنان بنی‌هاشم و امّ‌السلمه

 از امام محمّد باقر علیه‌السلام نقل شده که بعد از محمّد حنفیّه عدّه‌اي از زنان خويشاوند بني‌هاشم خدمت امام رسيدند و گريه و زاري آغازكردند و امام علیه‌السلام هم آن‌ها را به آرامش دعوت كردند. پس از آن امّ السلمه همسر گرامي رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم خدمت امام حسين علیه‌السلام رسيد. [اين زن آن قدر مقام دارد و بزرگوار است كه سیّدالشهدا علیه‌السلام او را مادر خطاب مي‌كنند] وی جلو آمد و گفت: اي پسرم! چگونه محزون نباشم؛ وقتي مي‌بينم تو به سمت عراق مي‌روي. خودم از جدّت پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شنيدم كه فرمودند حسينم در سرزمين عراق -كه به آن كربلا مي‌گويند -كشته مي‌شود. امام علیه‌السلام پاسخ دادند: يَا أُمَّاهْ وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَعْلَمُ ذَلِكَ وَ إِنِّي مَقْتُولٌ لَا مَحَالَةَ وَ لَيْسَ لِي مِنْ هَذَا بُدٌّ وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَأَعْرِفُ الْيَوْمَ الَّذِي أُقْتَلُ فِيهِ وَ أَعْرِفُ مَنْ يَقْتُلُنِي وَ أَعْرِفُ الْبُقْعَةَ الَّتِي أُدْفَنُ فِيهَا وَ إِنِّي أَعْرِفُ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ قَرَابَتِي وَ شِيعَتِي وَ إِنْ أَرَدْتِ يَا أُمَّاهْ أُرِيكِ حُفْرَتِي وَ مَضْجَعِي! اي مادر! به خدا قسم من هم از اين موضوع خبر دارم و مي‌دانم و مي‌شناسم چه كسي من را به قتل مي‌رساند؛ مي‌دانم در چه روزي كشته مي‌شوم و بقعه‌ای را كه در آن دفن مي‌شوم مي‌شناسم. مي‌دانم چه کسی اهل بيت، نزدیکان و شیعیانم را خواهد کشت؛ اباعبدالله علیه‌السلام در ادامه فرمودند: مادر! مي‌خواهي جايي را كه در آن دفن مي‌شوم به تو نشان دهم. آن گاه [به اذن خداوند و با استفاده از ولايت تكويني كه خداوند به ایشان عطا کرده ] محـلّ شهـادت و دفنشان را به امّ السلمه نشان مي‌دهند و امّ‌السلمه ‌با دیدن این منظره نالان تر می‌شود. امّ السلمه عرض مي‌کند، جدّت پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مقداري خاك به من داده كه از خاك كربلاست، سپس امام علیه‌السلام مشتی خاك به امّ‌السلمه مي‌دهند[4]و مي‌فرمايند اين خاك هم از همان خاك است؛ هر دو خاك را نگهدار و هر روز كه ديدي رنگ اين دو خاك تغييركرد و سرخ رنگ شد يا رنگ خون گرفت، بدان، آن روز من را شهيد كرده‌اند.[5]

از امّ السلمه نقل شده: من هر روز به این خاک نگاه می‌کردم؛ تا اینکه روز دهم مُحرّم، هنگام صبح این خاک حالت طبیعی داشت؛ امّا عصرآن روز خاک به خون صاف و تازه بدل شد، از این‌رو فهمیدم که حسینم به شهادت رسیده و شروع کردم به گریه و عزاداری.[6]  

خروج امام علیه‌السلام از مدینه

امام علیه‌السلام در شب یکشنبه مصادف با بیست و هشتم رجب[7] سال ۶۰ (هـ  ق) در نیمه شب[8] به همراه ۲۱ نفر[9] از اصحاب و اهل بیت‌شان از مدینه خارج شدند، درحالی‌که این آیه را تلاوت می‌کردند: « فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمين[10]»؛ موسى از شهر خارج شد، در حالى كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏اى؛ عرض كرد: پروردگارا ! مرا از اين قوم ظالم رهايى بخش![11]

 

[1]. در الفُتـوح ( ۵/۱۹) فُصُولُ المُهِمَّۀ (۲/۷۸۴) و ناسخ التّواریخ(۲۶۴)  حضور دیگری هم در کنار مرقد پیامبر در هنگام حرکت ذکر شده است.

[2]. در أمالی صدوق و مقتل مقرّم وداع  با قبر مادر و برادرشان نیامده است.

[3].أمالی صدوق۳۰/۱۵۲؛ الفُتوح ۵/۱۸؛ مُثیرُالأحْزان ۱۰۱؛ فُصُولُ المُهِمَّۀ ۲/۷۸۴؛ بحارالأنوار۴۴/۳۲۸؛ جلاءالعیون ۵۱۳؛ نفس المهموم ۶۸؛ قمقام ۲۶۳؛ مهیج الأحزان ۸۶؛ دمعة الساکبه ۲۴۹؛ ناسخ التّواریخ ۲۵۸؛ مقتل مقرّم ۴۲. توضیحات: متن کـامل سخنـان امام در بعضی از مآخذ موجود است ضمناً در فُصُولُ المُهِمَّۀ کاملاً به اختصار آمده است.

[4]. سپردن خاک به امّ‌السلمه در دمعة الساکبه نیامده است. در مناقب الطاهرین و مقتل جامع  نیز جمله بندی کمی متفاوت است.

[5]. إثْباتُ الوَصیّة  ۳۰۴؛ منـاقب الطاهرین۲/۵۸۵؛ الخرائج و الجرائح ۲/۲۵۴؛ الثّاقِب فِی الْمَناقِب۳۳۰؛ إثْباتُ الهداة ۴/۴۶؛ بحـارالأنوار۴۴/۳۳۱؛ جلاءالعیـون۵۱۶؛ منتهی الآمال ۳۵۹؛ نفس المهموم ۷۱؛ مقتل امام حسین ۵۸ ؛ قمقام ۲۶۷؛ مقتل مقرّم ۴۸؛ ناسخ التّواریخ ۲۶۲؛ مهیج الأحزان ۹۶؛ دمعة الساکبه ۲۵۲؛ مقتل جامع ۱/۴۶۷. توضیحات: این روایت در الثّاقِب فِی الْمَناقِب، إثْباتُ الوَصیّة، الْخَرائج  وَالْجَرائح ، إثْباتُ الهداة، بطور خلاصه  و با جملات مترادف آمده است.

[6]. تاریخ یعقوبی۲/۲۴۶؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۲۱۰؛ کَشف الغُمَّة ۲/۱۷۷؛ روضة الواعظین ۳۱۷؛ مناقب الطاهرین ۲/۵۷۲؛ إثْباتُ الهداة ۴/۴۶؛ بحارالأنوار ۴۵/۸۹؛ خصایص الحسینیه ۱۶۹؛ قمقام ۴۷۹؛ مهیج الأحزان۵۵۱ ؛ دمعة الساکبه ۴۸۶؛        مقتل جامع ۱/۴۶۷.

[7]. در لهوف، مقتل خوارزمی،  مَناقِبِ آلِ ابیطالب و الفُتوح سوّم شعبان ذکر شده و در الکامل فی‌التّاریخ و فُصُولُ المُهِمَّۀ  هم تاریخی ذکر نشده است. در بحارالأنوار هم  شب بیست هشتم ذکر شده؛ اختلافات دیگری نیز در کتب قدیمی‌تر هست؛ که ما به جهت اختصار به آن نمی‌پردازیم.  برای کسب اطلاعات بیشتر به صفحه ۱/۴۶۰ مقتل جامع مراجعه فرمایید. 

[8]. در بحارالأنوار روز آمده و در اعلام الوری، جلاءالعیون، و نفس المهموم هم تصریح نشده که شب یا روز بوده است.

[9]. تعداد افراد فقط در جلاءالعیون تصریح شده است؛ در مابقی کتب نوشته شده به همراه فرزندان، برادران و نزدیکانش.

[10]. سوره قصص، آیه ۲۱. در اللهوف و اَلْمُنْتَظَمْ  آیه قرآن ذکر نشده است.

[11]. تـاریخ الامم والملوک ۵/۳۴۳ و۳۸۱؛ الفـُتوح ۵/۲۲؛ الارشـاد ۲/۴۶؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۱۰۸؛ مَناقِبِ آلِ ابیطالب۴/۸۹؛

مَقْتَل خوارزمی ۱/۲۷۳؛ إعْلام الوَری ۳۱۸؛ اللهوف ۳۴؛ فُصُولُ المُهِمَّۀ ۲/۷۸۴؛ مناقب الطاهرین ۲/۵۷۵؛ روضة الواعظین ۲۸۳؛ اَلْمُنْتَظَمْ ۵/۳۲۴؛ بحارالأنوار۴۴/۳۳۲؛ منتهی الآمال ۳۵۸؛ نفس المهموم۷۳؛ قمـقام ۲۷۱؛ مقتل امام حسین ۵۹؛ جلاءالعیون ۵۱۷؛ منتخب التّواریخ ۲۵۷؛ مقتل مقرّم ۵۲ ؛ ناسخ التّواریخ ۲۶۱ و۲۶۵؛  مهیج الأحزان ۹۶؛ دمعة الساکبه ۲۵۳؛ مقتل جامع ۱/۴۷۰.